تفریح و سرگرمی

اس ام اس , شعر , عکس , بیوگرافی

تفریح و سرگرمی

اس ام اس , شعر , عکس , بیوگرافی

اس ام اس , شعر , عکس , بیوگرافی

داستان گم شدن زره حضرت علی

يكشنبه, ۲ اسفند ۱۳۹۴، ۰۶:۵۴ ب.ظ

داستان گم شدن زره حضرت علی

داستان آموزنده همسفر حج

پالاما>>>مذهبی>>زندگی نامه ائمه>داستان گذشت حضرت علی نزد مرد مسیحی

در زمان خلافت علی علیه السلام در کوفه، زره آن حضرت گم شد. پس از چندی در نزد یک مرد مسیحی پیدا شد. علی او را به محضر قاضی برد و اقامه ی دعوی کرد که: «این زره از آن من است، نه آن را فروخته ام و نه به کسی بخشیده ام و اکنون آن را در نزد این مرد یافته ام. » قاضی به مسیحی گفت: «خلیفه ادعای خود را اظهار کرد، تو چه می گویی؟ » او گفت: « این زره مال خود من است، و در عین حال گفته ی مقام خلافت را تکذیب نمی کنم (ممکن است خلیفه اشتباه کرده باشد) . » . قاضی رو کرد به علی و گفت : « تو مدعی هستی و این شخص منکر است، پس بر تو است که شاهد بر مدعای خود بیاوری » . علی خندید و فرمود : « قاضی راست می گوید، اکنون می بایست که من شاهد بیاورم، ولی من شاهد ندارم. » . قاضی روی این اصل که مدعی شاهد ندارد، به نفع مسیحی حکم کرد و او هم زره را برداشت و روان شد . ولی مرد مسیحی که خود بهتر می دانست که زره مال کیست، پس از آنکه چند گامی پیمود وجدانش مرتعش شد و برگشت، گفت: «این طرز حکومت و رفتار از نوع رفتارهای بشر عادی نیست، از نوع حکومت انبیاست» و اقرار کرد که زره از علی است . طولی نکشید او را دیدند مسلمان شده و با شوق و ایمان در زیر پرچم علی در جنگ نهروان می جنگد

داستان گم شدن زره حضرت علی

  • مجید موسوی

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی